خودش را در اتاق زندانی کرد تا رضایت دهم به جبهه برود
اختصاصی/به گزارش گروه حماسه و
مقاومت مشهدسر؛ شهید علی
رزقی در تاریخ ۲۵/۱۲/۶۲ در عملیات والفجر ۶ در منطقه چیلات دهلران به فیض شهادت
نائل آمد و استخوانهای مبارکش پس از ۸ سال مفقودیت توسط گروه تفحص شهدا به دیار
بابلسر بازگشت و در تاریخ ۱۹/۱۰/۷۰ تشییع و در گلزار شهدا امامزاده ابراهیم(ع)
بابلسر به خاک سپرده شد.
علی فرزند ارشد علی اصغر رزقی در سال ۱۳۴۴ به دنیا
آمد و تا سال دوم دبیرستان تحصیلات خود را ادامه داد.وی دو مرحله و در مجموع به مدت
چهار ماه با عضویت بسیجی در جبهه حضور یافت که به درجه رفیع شهادت نائل
آمد.
کربلایی علی اصغر رزقی پدر بزرگوار شهید در درباره وی
میگوید:نامش را خودم انتخاب کردم و به او نماز خواندن و اعمال دینی را یاد
میدادم.علاقه شدیدی به مسجد رفتن داشت.قرآن را ترک نمیکرد و هر روز قرآن
میخواند.
علی اکبر محمدپور دوست و همرزم شهید در گفتگو با خبرنگار
مشهدسر میگوید:با همدیگر در جلسات قرآن و کلاسهای دیگر حضور فعال داشتیم تا اینکه
انقلاب شد.در جریان انقلاب سن زیادی نداشتیم ولی در درگیری با منافقین حضور
داشتیم.در تمام این مراحل شهید رزقی فرد ساده و خویشتن داری بود و دنبال این بود که
بر روحیات معنوی خود بیفزاید.
تلخ ترین خاطره ای که بعد از شهادت او،ما و
دوستان دیگر را آزار میداد این بود که ما همیشه ۱۰ نفر باهم اعزام میشدیم.شهیدان
علی رزقی،محمدپور،کریمی،جعفری و .. بعد از عملیات والفجر ۶ مفقودالاثر شدند.بدون
آنها بودن، تاثیر خاصی بر روحیه دوستان گذاشته بود.از بابلسر یگ گردان اعزام شده
بودیم و حدود ۳۰ تا ۴۰ نفر از این بچه ها به نوعی شهید یا مجروح
شدند.
خانم زهرا اسماعیل نسب مادر بزرگوار شهید درباره نحوه اعزام
وی میگوید:روزی پسرم علی به خانه آمد در حالی که کفشهای نو که روز قبل برایش خریده
بودم را به پا داشت.با کمی اضطراب وارد منزل شد و از من خواست که برگه اعزام به
جبهه را امضا کنم ولی من امتناع میکردم.خیلی اصرار کرد ولی من زیر بار
نمیرفتم.
او که از موافقت من کاملا ناامید شده بود به اتاق رفت و در را به
روی خود قفل کرد.آنقدر آنجا ماند تا مجبور شدم رضایت بدهم